استارتاپ یا کسبوکار کوچک
مفاهیمی چون کارآفرینی، استارتاپ وکسب و کار، بحث داغ این روزهای خیلی از اطرافیان ما شده و دغدغه بسیاری از افراد راهاندازی یک کسب و کار استارتاپی است. در این بین بسیاری از تیمهایی که کسب و کار خود را آغاز کردهاند برای جذب سرمایه به سرمایهگذاران نیکاندیش و صندوقهاس سرمایهگذاری خطرپذیر مراجعه میکنند. در این مراجعات برخی موفق به جذب سرمایه میشوند و برخی در طول پروسه جذب سرمایه نمیتوانند سرمایهگذاران را متقاعد کنند. یکی از دلایل عدم پذیرش توسط سرمایهگذاران این است که این کسب و کار استارتاپ نیست و نهایتاً به یک کسب و کار کوچک و متوسط تبدیل میشود و کارایا نیز در پاسخ به برخی از این استارتاپها چنین موضوعی را به عنوان دلیل عدم پذیرش مطرح میکند. از آنجایی که گروه سرمایه گذاران نیکاندیش کارایا مایل به سرمایه گذاری در استارتاپ های مستعد است در این مقاله قصد داریم به بررسی مفاهیم استارتاپ و کسبوکار کوچک بپردازیم تا تفاوتهای بین این دو را شفاف کنیم.
آشنایی
برای شروع بهتراست از تعریف استارتاپ و کسبوکار کوچک شروع کنیم. برای استارتاپ ( Startup ) تعاریف مختلفی ارائه شده اما به صورت کلی به کسبوکار نوپا گفته می شود که توانایی تکرار پذیری و مقیاس پذیری دارند، بدین معنی که محصول جدید ارائه شده، در هر بار استفاده عملکرد یکسانی داشته باشد و یا یافتن مشتریان جدید در هر مرحله نیاز به روند نوینی نداشته باشد. از طرفی کسبوکار های کوچک ( SME ) درمقابل کسبوکار ها و شرکت های بزرگ شناخته میشوند؛ با این تفاوت که تعداد کارمندان کمتری دارند، گردش مالی پایین تری تجربه میکنند و در نهایت ارزشگذاری کمتری میشوند. بنابراین شرکت هایی در اندازه های کوچک به حساب میآیند که فعالیت های آنهارا از استارتاپ ها متمایز میکند.
هرچند استارتاپ ها و کسبوکار های کوچک از نظر کارآفرینی حوزه های نزدیکی هستند اما تفاوت هایی اصلی در ساختار آنها وجود دارد که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.
تفاوت های کلیدی
انگیزه و هدف
یکی از اصلی ترین تفاوت های استارتاپ ها و کسبوکار های کوچک، انگیزه و اهداف آنهاست. کسبوکار های کوچک درپی آنند که با سرمایه ای نسبتاً کم کسبوکاری قابل اطمینان تاسیس کنند، از اینرو بیشتر به سمت فعالیت هایی سوق داده میشوند که قبلاً اجرایی شده اند. اما هدف استارتاپ ها یافتن راه حل های نوآورانه برای نیاز ها و تامین آنها به صورت هایی نوین است. تیم های استارتاپی اکثراً با این امید شروع به فعالیت میکنند که تحولی بزرگ در بازار ایجاد کنند و اهدافی جاهطلبانه را دنبال میکنند.
خطرپذیری
ریسکپذیر بودن به عنوان یکی از ویژِگی های اصلی استارتاپ ها به حساب می آید درحالی که کسبوکار های کوچک از رسیک گریزانند و درپی آن هستند که فعالیت های آزموده را تکرار کنند. در طی یک کسبوکار استارتاپی ریسک هایی از قبیل عدم تولید محصول نهایی، ناتوانی در تجاریسازی محصول، نیافتن مشتری مدنظر و یا عدم موفقیت مالی وجود دارند، اما کسبوکار های کوچک چنین ریسک هایی را به شدت استارتاپ ها تجربه نخواهند کرد.
رشد
کسبوکار های کوچک معمولاً در مدت زمان کوتاهی نسبت به استارتاپ ها به سوددهی میرسند و پس از آن با شیب ملایمی رشد خود را ادامه میدهند. اما استارتاپ ها دوران زیادی را برای آماده سازی طی میکنند و در این دوران هزینه های زیادی را متحمل میشوند اما در صورت موفقیت و ورود به بازار، به علت ارائه راه حل های نوآورانه به شدت شروع به رشد میکنند و بازگشت سرمایه ی فراوانی را سبب میشوند.
مقیاسپذیری
از مزیت های استارتاپ ها نسبت به کسبوکار های کوچک میتوان به مقیاسپذیری اشاره کرد. مقیاس پذیری به بیان ساده یعنی بدون افزایش چشمگیر منابع و امکانات، بتوانیم بازار بزرگتری را پوشش دهیم. به عنوان مثال باشگاه های ورزشی از مثال های کسبوکار های غیر مقیاسپذیر هستند، چراکه افزایش تعداد مشتری مستقیماً با افزایش امکانات باشگاه در ارتباط است. اما سایت های فروش آنلاین را تصور کنید، منابع لازم برای مدیریت ده هزار مشتری با منابع لازم برای مدیریت صد هزار مشتری تفاوت چشمگیری ندارد؛ درواقع میزان افزایش هزینه ها نسبت به ده برابر شدن بازار قابل صرفنظر است، بنابراین چنین کسبوکاری مقیاسپذیر به شمار میآید.
تامین مالی
کسبوکار های کوچک باتوجه به ریسک پذیری پایین میتوانند از سرمایه گذاران بیشتری درخواست جذب سرمایه داشته باشند. درواقع آنها فعالیت خود را معمولا با سرمایه شخصی شروع میکنند و بعد از رسیدن به دوران پایداری از سایر سرمایه گذاران دعوت به عمل میآورند. اما استارتاپ ها به دلیل ریسک بالایی که دارند و زمان رسیدن به سوددهی در آنها طولانی است اکثراً میتوانند سرمایه گذاران خطرپذیر را جذب کنند. دریافت سرمایه برای استارتاپ ها برای رسیدن به نقطه ی جهش ضروری است، از این رو سرمایه گذاران خطرپذیر نقش برجسته ای برای موفقیت استارتاپ ها ایفا میکنند.ا
اشتباهات رایج
در فضای کسبوکار ایران که وارد دوران شکوفایی خود شده است در بعضی موارد اشتباهاتی در تشخیص نوع کسبوکار روی میدهد که بررسی آنها برای جلوگیری از تکرار این موارد بسیار کمک کننده است.
آیا هر کسبوکار اینترنتی استارتاپ است؟
امروزه فضای مجازی نقش بسیار موثری در افزایش ارتباطات افراد جامعه دارد. از این رو حضور در این فضا شرایط بسیار مناسبی برای رشد هر کسبوکاری فراهم میکند. استفاده از این فضا برای استارتاپ ها که به دنبال رشد سریع و گسترش زمینه کاری خود هستند امری ضروری است اما این بدان معنی نیست که هر کسبوکاری که در فضای مجازی فعالیت میکند لزوماً استارتاپ باشد. این فضا برای تمامی کسبوکار ها مناسب است و تمامی آنها سعی میکنند به بهترین وجه از این فضا استفاده کنند. به عنوان مثال میتوان به وبسایت های فروشگاهها اشاره کرد که امر فروش را برای آنها آسان میکند اما چنین فروشگاه هایی استارتاپ نیستند و همین امر ممکن است باعث بروز اشتباه گردد.
آیا هر محصول دانشبنیان و فناوریمحور استارتاپ است؟
یکی از نکاتی که میتواند باعث موفقیت بیشتر استارتاپ ها شود، استفاده از فناوری های بروز است. این امر سبب میشود راهکار های ارائه شده از طرف تیم استارتاپی بیشتر مورد توجه قرارگیرد. اما این عامل نیز نباید بدین معنی تلقی شود که هر فعالیتی که از فناوری های پیشرفته بهره میبرد نوعی استارتاپ است. استارتاپ نامیدن هر کسبوکار محصول حضور مشترک پارامترهای بسیاری است و نباید صرفاً براساس وجود یک پارامتر در هر کسبوکاری آنرا استارتاپ نامید. درحال حاضر بسیاری از فعالیت های دانشبنیان وجود دارند که در قالب استارتاپ نمیگنجند و با موفقیت به فعالیت خود ادامه میدهند.
جمع بندی
در این مطلب تلاش داشتیم تا برخی نکات کلیدی را پیرامون استارتاپ ها و کسبوکار های کوچک بررسی کنیم. هدف ما آشنا کردن شما عزیزان با حوزهی فعالیت استارتاپها و کسبوکارهای کوچک بود تا بتوانید مسیر پیشروی خود را با موفقیت بیشتری طی کنید. به یاد داشته باشید صرف استارتاپی بودن یا نبودن کسبوکار شما عامل موفقیت شما نیست، بلکه مهم آن است که زمینهی فعالیت خود را به خوبی بشناسید.